تعریف معماری:
•معماری ساختن بامعنا و محتوا است.
•انگیزه و معنی در طراحی معماری عواملی تعیین کننده
هستند، اما این معماری است که ارزش کیفی آن انگیزه
و سیرت آن معنی را آشکار میکند.
•معماری هر جامعه، آیینه تمام نمای آن جامعه است
انواع معماری
.1معماری مردمی
•معماری طبیعی و محلی یک سامان
•قابلیت انتقال به مکانی تازه با ویژگیهای اقلیمی متفاوت
•انطباق با شرایط جدید در قالب سبکی نو، مایه گرفته شده از سبک ماقبل خود
•باعث ایجاد ساختمانهای عمومی ساده (کلیسا، کارگاه، انبار، اصطبل صحرایی و ...)
•طراحی حداقل فرم معمارانه
•عمده تمایز ساختمانها در جزئیات و تزئینات
•معماری مردمی در جستجوی تأمین رفاه و آسایشساکنان خود میباشد
2.معماری بومی
•روش طراحی عمومیت یافتهای که از معماری مردمی زائیده شده است
•شکل پیشرفته معماری طبیعی یک خطه معین که در ارتباط با آب و هوا، فرهنگ و
•مصالح ساختمانی بیان میشود
•سلیقه و پسند حدود تناسب و درستی آن را تعیین میکند
•مقیاس در این معماری عاملی تعیین کننده است
•معماری بومی، با مردم همزاد و با محیط همساز میباشد
•این معماری بیش از آنکه درخور تحسین باشد، شایسته دوست داشتن است
3.معماری روحانی (مذهبی)
•برای کارفرمایانی روحانی و تصوری که انسانها نماینده آنها هستند، ساخته میشود
•معماری روحانی بازتاب شرایط روحی مردمی است که آن را میسازند
•معماری روحانی با خواستها و آمال اشخاص و گروههای خاص بستگی دارد
•اندیشه ایجاد یزی که مافوق و ورای توان ساختمانی بشری باشد، باعث تأمین اقلام مالی
4.معماری یادمانی (مونومنتال)
•گرایش بر به یاد ماندن و جلوههای جاودان داشتن باعث این نوع معماری میشود
•در معماری یادمانی بنا نهادن مصالح زمینی توپر با تعادل ظاهری نامشخص وجود دارد
•تقارن پلان از تقارن استوار اسکلت پیروی میکند
•معماری یادمانی بیش از هر چیز در بند دنیای مردگان است و در قلمرو زندگی ممکن است
•در حد احتراماتی که درخور رفتگان است، پیش برود
5.معماری مفید فایده (کارکردی)
•در وقف سودرسانی است و در آن مطرح شدن عامل کارآیی (فونکسیون) به منزله تمکین
•خارق العاده و به وجود آمدن بیشتر ساختمانهای قبل ستایش دنیا شده است
•به یک هدف غیرروحانی است
•این معماری مادیگرا میباشد
•معماری مفید فایده، انعکاس موفقیتهای که خود به عنوان هدف مورد توجه قرار گرفته باشند،است
تقسیم بندی فضا از نظر مفهومی
•فضای جغرافیایی (ذهنی) : به صورت مستقیم قابل درک نمیباشد
•فضای زندگی (نیمه ذهنی) : بعضی از صفات آن مستقیماّ و بسیاری دیگر از راه اطلاعات قابل ادراک است
•فضای معماری (عینی) : مستقیماّ احساس میشود و از
طریق عناصر تعریف
•کنندهاش امکان شناخت مییابد
•انواع فضا
1. فضای ریاضی و ادراکی
•در فضای ریاضی، تمامی نقاط در یک درجه از اهمیت قرار دارند
•در فضای ادراکی همیشه یک محور وجود دارد که محل ایستادن ناظر میباشد
•در فضای ادراکی تمام عناصر با یکدیگر در ارتباطند و تابع قرارگیری ناظر است و ارتباطی شخصی
می باشد
•فضای ادراکی به وسیله اشخاص مختلف، به گونههای مختلف احساس میشود
•اگر از تمام ارتباطات زنده فضای قابل ادراک صرفنظر کنیم و زندگی را در آن به حد یک
•تصویر قابل فهم تنزل درجه دهیم، آنچه باقی میماند فضای ریاضی خواهد بود
•فضای ادراکی به وسیله یک ناظر ثابت، بر حسب وضعیت فیزیکی او متغیر میباشد
•عامل اجتماعی – روانی در درک فضای ادراکی نقشی اساسی ایفا میکند
•فاصله حسی میان دو نقطه در اغلب موارد با فاصله مکانی آنها برابر نیست
•بین فضای ادراکی و فضای ریاضی فاصله تنگاتنگی وجود دارد
2.فضای روز و فضای شب
•اختلاف فضای روز و فضای شب در روشنایی آنهاست
•فضای روز پر از نور است و فضای شب پر از تاریکی
•فضای روز بر ادراک تقدم دارد
•فضای شب فاقد عمق و جهت است و اثری نامعین بر روی انسان میگذارد
3. فضای عمومی و خصوصی
•انسان میان عرصههای عمومی و خصوصی در رفت و آمد است
•عرصه خصوصی فضای تنگ منزل و مسکن است و عرصه عمومی در پیرامون آن متمرکز میباشد
•وجه تمایز اصلی فضای خصوصی و عمومی این است که پیرامون فضای خصوصی بسته است و تنها
افراد خاصی اجازه ورود به انجا را داشتند
4. فضای مابین
•فضایی که بین اشیا قرار دارد، فضای مابین است که تنها یک فضای تهی نیست
•فضاهای مابین نقش بسیار مهمی در رابطه تکتک عناصر با یکدیگر ایفا میکنند
•فضای مابین وسیله ایجاد رابطه میان ساختمانها است
•بارزترین فضاهای مابین در شهر، خیابان و میدان میباشند
•نوع فضای مابین تابع سه عامل، اندازه، تناسب و فرم است؛ عوامل اجتماعی-روانی نیز از
•اهمیت بسیاری برخوردارند
5.تهی(خلا)
•تهی به معنای یکنواختی محض یا فقدان هر نوع تحریک ادراکی است
•هرگاه اندازه، تناسب و فرم فضای مابین دو چیز اثر نگذارد، فضای موجود را تهی مینامیم
نوشتن دیدگاه